خدمت یکی از علما بنام آیت الله جعفری اراکی رسیدم که مدت 34 سال در نجف سکونت داشته و الان مجتهد است. وی هم محضر آیت الله خویی را درک کرده و هم محضر امام خمینی را. از ایشان در مورد نظر مرحوم خویی در مورد انقلاب و امام پرسیدم.
فرمود: آقای خویی خدایی بود آقای خمینی هم خدایی بود و این دو با هم اختلاف نظری (در مورد انقلاب) نداشتند. من از نزدیک پیش هر دو بودم و این دو بزرگوار با هم اختلافی نداشتند و آقای خویی آقای خمینی را دوست داشت و از وقوع انقلاب در ایران خوشحال بود و از آن خبر می گرفت.
ایشان همچنین فرمودند آقای خویی در اوایل موضع تند تری نسبت به آقای خمینی به شاه داشت و در نامه ی آخر خطاب به شاه فرمودند که اگر دست از این کارهایت بر نداری حکم تکفیر تو را می دهم و تو را از دین خارج می دانم حال آنکه آقای خمینی این طور با شاه صحبت نکرد. ایشان همچنین فرمودند که این شبهات از طرف مخالفین انقلاب مطح می شود.
فرمود: آقای خویی خدایی بود آقای خمینی هم خدایی بود و این دو با هم اختلاف نظری (در مورد انقلاب) نداشتند. من از نزدیک پیش هر دو بودم و این دو بزرگوار با هم اختلافی نداشتند و آقای خویی آقای خمینی را دوست داشت و از وقوع انقلاب در ایران خوشحال بود و از آن خبر می گرفت.
ایشان همچنین فرمودند آقای خویی در اوایل موضع تند تری نسبت به آقای خمینی به شاه داشت و در نامه ی آخر خطاب به شاه فرمودند که اگر دست از این کارهایت بر نداری حکم تکفیر تو را می دهم و تو را از دین خارج می دانم حال آنکه آقای خمینی این طور با شاه صحبت نکرد. ایشان همچنین فرمودند که این شبهات از طرف مخالفین انقلاب مطح می شود.